مثنوي- ابيات 1629 تا1641
...
لقمه و نكته ست كامل را حلال
تو نِه اي كامل، مخور، مي باش لال!
چون تو گوشي، او زبان، ني جنس تو
گوشها را حق بفرمود انصتوا
كودك اول چون بزايد شيرنوش
مدتي خامش بود او جمله گوش
مدتي مي بايدش لب دوختن
از سخن، تا او سخن آموختن
ور نباشد گوش و تي تي مي كند
خويشتن را گنگ گيتي مي كند
كرّ اصلي كِش نبد ز آغاز گوش
لال باشد، كي كند در نطق جوش؟
زانكه اول سمع بايد نُطق را
سوي منطق از ره سمع اندرآ
وادخلوا الابيات من ابوابها
واطلبوا الاغراض في اسبابها
نطق كان موقوفِ راه سمع نيست
جز كه نطق خالق بي طمْع نيست
مُبدعست او تابع استاد ني
مُسنَدِ جمله، ورا اِسناد ني
باقيان هم در حِرَف هم در مَقال
تابع استاد و محتاج مثال
زين سخن گر نيستي بيگانه اي
دلق و اشكي گير در ويرانه اي
...