|
|
Tuesday, October 25, 2005 چندانکه تو، امشب با خوندن چند سطر از نهج البلاغه دلهای ما رو به درد آوردی فهمیدم شناخت علی، حتی در حد چند جمله از نهج البلاغه، و درک تفاوت بین اونچه که هست و اونچه که باید باشه، حال موضوع این تفاوت "خود"ت باشی یا "جامعه" ت یا حکومتت یا...، برای دردمند شدن کافیست؛ نه روضه ای نیاز هست و نه روضه خونی. تازه انگار چشم باز می کنی به انسانیتی، که نیست. عدالتی، که نیست. و از همه اینها اسفبارتر تشیعی که نیست. به "فقدان" مبتلا میشی، انگار چاهی در درون تو سر باز می کنه. خدایا ... چه باید کرد؟
|3:50 AM|
فاطمه |