|
|
Tuesday, November 14, 2006 ما گم شده ایم؟ . . . یه تجربه: هفته آینده سمینار دارم. بیست و پنج دقیقه فرصت دارم تا در مورد موضوعی صحبت کنم که برای فهمیدن مفهوم اولیه ش یه درس سه واحدی درست و حسابی پاس کردهام. چون دلم میخواد شنونده ها بیشترین ارتباط ممکن رو با موضوع برقرار کنند تصمیم گرفتم از خیر مطالب پیچیده و فرمول ها و... ( که می تونست نشانهی تسلط من به عمق مطلب باشه ) بگذرم، به سادهترین شکل ممکن صحبت کنم و تا حد ممکن رویهی ساده و جذاب مساله رو طرح کنم. یعنی کمترین چیزی که میتونه انگیزه ایجاد کنه تا آدم ها-خودشون- دنبال فهم و عمق بیشتر برن. البته ضمن کار به این وضوح به کاری که داشتم انجام میدادم فکر نکرده بودم. الان که تموم شده دارم کارم رو تئوریزه می کنم! فکر کردن به کاری که به طور طبیعی انجام دادم، برای خودم آموزنده بود... مثلا اینکه شاید سادگی بعضی چیزها نباید ما رو به اشتباه بندازه. شاید بعضی چیزها به خاطر ما، برای رعایت حال ما، ساده شده اند.
|9:43 PM|
فاطمه |